ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
بسم الله الرحمن الرحیم
یا ولی المومنین یا غایه آمال العارفین یا غیاث المستغیثین یا حبیب قلوب الصادقین.
ای صاحب اختیار مومنان ای نهایت آرزوهای عارفان ُ ای فریاد رس فریاد خواهان ُ ای محبوب دلهای راستگویان و ای خدای جهانیان ُگواه باش در این دنیا به ظاهر در تنهایی زیستم ولی ترا بهترین دوستها ُ آمالها و عشقها یافتم ُ پس مرا بسوی خودت فرا خوان .شاهد باش که از تمامی مظاهر مادی بریدم تا به تو بپیوندم ُ خدایا شاهد باش به عشق تو در مسیر تو حرکت کردم و اینکه فقط پیوستن به تو را انتظار دارم . خدایا من خواهان شهادتم نه به این معنی که از زندگی خسته شده ام و یا خواسته باشم که از این دنیا فرار کنم بلکه میخواهم گناهانی که انجام داده ام بوسیله رنج کشیدن در راه تو و ریختن خونم به خاطر تو پاک گردد ُ میخواهم شهید شوم تا اگر زنده ام موجب رشد دیگران نشده است خونم بتواند این موضوع را جبران کند و درخت انقلاب را آبیاری نماید ُ میخواهم شهید شوم تا خونم به علی (ع) و حسین (ع) گواهی دهد که رهرو راهشان بوده ام. پدر و مادرم امیدوارم که در شهادتم گریه نکنید ُ مادر از تو میخواهم که همچون زینب (س) شجاع باشی و به دیگر مادران شهدا دلداری بدهی ُ پدر از تو میخواهم که مثل پدران شهدا صبر و حوصله داشته باشی و از شما معذرت میخواهم که نتوانستم شما را ببینم و مرا حلال کنید و از شما معذرت میخواهم که نتوانستم وظیفه ام را نسبت به شما انجام دهم . در این لحظات آخر احساس میکنم که دیگر در بین شما برادران نخواهم بود و از تمامی برادران و خواهران و دوستان و اشنایان حلالی می طلبم . پاسدار محمد قطب الدین