شهدای دشت بزرگ

شهدای دشت بزرگ

معرفی شهدای گرانقدر دشت بزرگ
شهدای دشت بزرگ

شهدای دشت بزرگ

معرفی شهدای گرانقدر دشت بزرگ

وصیت نامه شهید طاهر قطبی زاده

 

      بسم الله الرحمن الرحیم                                                 خونبهای شهید خداست 

 

بنام خدای آرامش دهنده قلبها و بنام خدای شفا دهنده دردها و بنام خدائی که نمی خواهد بنده اش در ظلمت های وحشت زا و تاریکی ها قرار بگیرد و او را بسوی روشنی و خود هدایت میکند.الله ولی الذین آمنو یخرجهم من الظلمات الی النور والذین کفرو اولیاء هم الطاغوت... قرآن کریم .و یادی از ولی خدا که همواره با رزمندگان ما در جبهه های نبرد می تازد و می خروشد و به جوانان ما روحیه می بخشد و معجزه می آفریند و با درود فراوان به رهبر انقلاب اسلامی و تمامی خدمتگذاران به اسلام و مسلمین و سلام به شهیدان به خون خفته . ساعت ۵/۸ صبح روز عاشورای سال ۶۰ است قلبم میزند ُفکرم آسوده نیست و هزاران فکر مغزم را گرفته و نمی توانم آنچه را که میخواهم به روی کاغذ بیاورم و میخواهم بگویم که دلی پر از عشق و امید و ایمان به راهی دارم که خود انتخاب کرده ام و چشمانی گریان از اینکه هر روز نوگلی از لاله های گلستان ایران پرپر میشود و به سعادت ابدی میپیوندد و ما هنوز ساکت و خاموش مانده ایم و نمیدانم این ساکت ماندن و بیدار شدن ما سر انجام به کجا خواهد کشید بگذارید هر گونه سرنوشتمان است نسیبمان گردد و بگذارید همان بشود که رضاب خدا در آن است ُبگذارید در راه خداوند سبحان قطعه قطعه گردم بطوری که هر قطعه ای از بدنم نمایانگر فریادهای مظلومانه ی الله اکبر باشد ُ بگذارید کفار و منافقین هر چه میخواهند بر بدن مظلومی که در راه خدا وند داده ام انجام بدهند و بگذارید آخرین سخنم را بگویم و آن اینکه من نمیتوانم زنده بمانم و ببینم این راد مردان خدا را که در خون خود می غلطند اما باز هم پایدار و استوار می مانند البته به این امید ننشسته ام زیرا که کوچکتر از آنم که شهادت با این عظمت و افتخار نسیبم گردد و اما پدر و مادر ُ برادران و خواهران همه شماها میدانید که این راه رفتنی است و خواهی نخواهی مرگ یکروزی به سراغ ما خواهد آمد ولی چه خوب است که با عزت و سربلندی بدیدار خدای خود بشتابیم قبل از آنکه مرگ فرا برسد به پدر و مادر مقامی که شما نزد پروردگار خویش دارید بیش از آن است که من بتوانم از شما تشکر و سپاسگذاری کنم و الان نمیدانم با چه زبانی و با چه لحنی این همه خدمتی که به من کرده اید جواب بدهم جز این راهی ندارم که شماها را بخدای بزرگ سپارم و از او بخواهم که در این دنیا و آخرت با عزت و سر بلندی اجرتان را بدهد . از دوستان و آشنایان و همه برادران و خواهران بخشش و مغفرت می طلبم و از اینان میخواهم چون کوهی استوار و پایدار بمانند و از رهبر انقلاب که همانا نعمتی است برای اسلام و مسلمین پیروی نمایند (به این خاطر که امام رضا (ع) میفرماید : هر کس سپاسگذاری کسانیکه واسطه نعمتند نکند از خدا سپاسگذاری نکرده است ) بنا بر این از خداوند تعالی بخواهید که به این دعا تحقق بخشد که : خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار . پدر و مادر فرشته نجات من شماها بوده اید که مرا از ظلمت ها و بدبختیها بیرون کشاندید اینک از شما میخواهم که خود را در رنج و معصیت قرار ندهید و باید بدانید که ؛شهید عزادار نمیخواهد که شهید پیرو میخواهد بقول شریعتی؛ و افتخار کنید که همچو فرزندانی داشتید و در راه اسلام فدا کردید چرا که خونبهای شهید خداست الحمد الله الذی بشرفنا به شهاده  . به همین خاطر این مطلب را در این برگه نوشته ام که شماها بدانید و اطمینان قلبی پیدا کنید که خونبهای شهید خداست و دیگر شکی در آن نباشد.   طاهر قطبی زاده / عاشورای سال ۶۰  

 

http://www.laleha.sub.ir/

سامانه پیامک :  3002515700700

انتظار

 

از نو شکفت نر گس چشم انتظاری ام
گل کرد خار خار شب بی قراری ام

تا شد هزار پاره دل از یک نگاه تو
دیدم هزار چشم در ایینه کاری ام

گر من به شوق دیدنت از خویش می روم
از خویش می روم که تو با خود بیاری ام

بود و نبود من همه از دست رفته است
باری مگر تو دست بر اری به یاری ام

کاری به کار غیر ندارم که عاقبت
مرهم نهاد نام تو بر زخم کاری ام

تا ساحل قرار تو چون موج بی قرار
با رود به سوی تو دارم که جاری ام 

 

www.shohadayedashtebozorg.blogsky.com

فرازهایی از دست نوشته شهید طاهر قطبی زاده

پدر و مادر عزیزدر حالی این مکتوبه را دارم مینویسم که تازگی به شهر مجاهدان راستین اسلام   

شهر قهرمان پرور سوسنگرد رسیده ام و به آن خاطر این را مینویسم که این نوشته بماند و شما  

بدانید ( مخصوصا" تو مادر ) آن عاطفه ای که نسبت به فرزند خود داری فقط در این دنیاست چرا  

که..... آخرت به قدری وحشت ناک است که هر کسی را که می بینی می گریزد تا خود را نجات  

بدهد ، هیچکس به فکر فرزند و یا فرزندبفکر اولیاء خود نمیباشد مگر اینکه همگی خود را در  

مقابل  اسلام تسلیم کنیم تا در آخرت که جاودانی ست باز همدیگر را ملاقات کنیم .  

طاهر قطبی زاده  http://www.laleha.sub.ir 

 سامانه پیامک :  30002515700700

یادواره شهدای دشت بزرگ

  1.  مراسم سومین یادواره          

شهدای روستای دشت بزرگ

مصادف با رحلت پیامبر اکرم (ص)   برگزار می شود.

 

زمان: ۲۳/بهمن۱۳۸۸

مکان : عقیلی روستای دشت بزرگ

 از همه عزیزان و سروران دشت بزرگی  دعوت بعمل می آید تا در این مراسم با  

شکوه شرکت نمایند .  

www.laleha.sub.ir.com

شهدای گرانقدر دشت بزرگ

                   

                   اسامی شهدای دشت بزرگ 

 

 

شهید علی باز اسکندری    *     شهید هوشنگ تلغری      *   شهید عزیز دشت بزرگ

 

شهید کریم دشت بزرگ       *    شهید حمید عقیلی     *         شهید نادر حسن پوردشت بزرگ

 

شهید ناصر دشت بزرگ    *      شهید قاسم عباسی     *         شهید جعفر دشت بزرگ

 

شهید شاکر دشت بزرگ      *  شهید حاج عباس اسکندری     *    شهید احمد اسکندری

 

شهید محمد اسکندری      *   شهید احمد دشت بزرگ     *     شهید ابراهیم علیپور دشت بزرگ

 

شهید ابراهیم دشتی زاده   *   شهید محمد قطب الدین     *    شهید عبدالجلیل علیپور دشت بزرگ

 

شهید علی دشت بزرگ     *     شهید محمد صالحی     *       شهید احمد قطبی زاده   

 

شهید ناصر اسکندری      *       شهید رضا دشت بزرگ     *     شهید امیر دشت بزرگ

 

شهید مهدی مرعشی       *    شهید غلامرضا محمدی     *     شهید احمد احمدزاده دشت بزرگ

 

شهید مهدی دشت بزرگ   *    شهید علی دشت بزرگ    *     شهید عبدالرحمان خسروشاهی

 

شهید عیسی مسلمی    *     شهید سیدنصراله تقوی   *           شهیدسید خسرو تقوی

 

شهید عبدالعلی جعفری   *   شهید علی صالحی   *            شهید محمدحسین عقیلی دشت بزرگ

 

شهید طاهر قطبی زاده    *     شهید حسن اسکندری   *       شهید محمد اکبرزاده دشت بزرگ

 

شهید علیرضا دشت بزرگ  *    شهید محمد  آشنا     *       شهید بهمن اکبرزاده دشت بزرگ

 

شهید عبداله کریمیان     *       شهید اسفندیار موسوی    *    شهید خداداد مراد حسینی زاده

 

شهید علی حسامی*             شهید احمد قطب الدین     *    شهید عبدالرضا سجادی

 

شهید غلامرضا  قطب الدین دشت بزرگ    *   شهید مجید خیاط دیوری *    شهید سعید دشت بزرگ

 

شهید محمد شبرنگ    *          شهید عبدالله شبرنگ        *         شهید شاهپور هرمزی

 

شهید علی دشت بزرگ *          شهید بختیار محمدی      *       شهید کریم اسدزاده

 

شهید صالح مرادی       *           جاویدالاثر علی شبرنگ    *     شهید محمود مراد اسکندری

 

شهیده کشور نور         *           شهیده فرزانه نور      *           شهیده حاجیه زهرا طاهر پور

  

                        شهیده پری نور               *                 شهیده فرزانه دشت بزرگ    

جاویدالاثر محموداسکندری فرد     *        جانباز شهید یوسف اسکندری 

نامه های فهیمه ( بیاد شهید طاهر قطبی زاده)

 

نامه ای از فهیمه به همسرش (شهید ) غلامرضا صادق زاده(بیاد شهید طاهر قطبی زاده)

از خانه کوچک سراچه دلم، سلامی بر آن دلی روانه می سازم که اکنون مملو از عشقها، دردها، هجرانها و سوزهاست.

سلام بر غلامرضای خوبم، عزیزم، دوست داشتنی ام که امیدوارم خدا نیز او را دوست داشته باشد. سلام بر آن همسری که به من آموخت زندگی کردن را، و به تنهایی مصیبتها و دردها را تحمل کردن و خود را برای همه مسائل آماده نمودن.

سلام بر آن منتظر الشهادتی که آرزوی همسرش و انشاالله همراه و هم هدفش - فهیم- رسیدن به آن درجه است، هم برای تو و هم برای خودش.

سلام بر آن مهربان یاوری که از لحظه ابتدای با او بودنم، با ((مسئولیت)) هم یار شدیم و با مسائل مختلف روبرو. احساس می کنم که دیگر من نیستم، مائیم و فردا، اگر خدا بخواهد ماها می شویم! و اگر خدا اینگونه نخواست من یکه تاز این مسیر زندگی خواهم شد و آنگونه خواهم کرد که خدا می خواهد . انشا الله.

سلامی که این بار با حالی دیگر می فرستم. آری احساس دیگری دارم، آنطور که فکر می کنم با یکی از عاشقانی سخن می گویم که شاید تا به حال یه به همین زودی (انشا الله) آن سوی حجاب باشد.

و من اکنون، در کویر تنهایی دلم که در عمق تشنه است به دنبال قطره آبی می گردم، آب حیات. و می دانم که این کویر در عمق خویش تشنه است اما سراچه دل شما رزمندگان در عمقش تشنه نیست و شما به آب رسیده اید ، و به حیات. و ما هنوز راه دشواری در پیش داریم. آری شما به آبی رسیدید که از کنارش لب خشک ما را نیز تر کردید.

غلامرضای من،صادق و خالص عزیز من.

می خواستم 16/2 روز ماهگرد (1) یک مطلب بنویسم و به خاطر آن روز فراموش نشدنی. ولی نمی دانم چطور شد که نتوانستم وشاید خدا خواست امروز بنویسم.

بگذار از بهترین ساعات این مدت بعد از رفتن تو سخن گویم. از آن زمان که با جمعی از دوستانم به قم و جمکران رفتیم همچون عاشقی بودم منتظر که به دیدار دوست و مرادش می شتابد. ولی چه فایده که مرادمان را ملاقات نکردیم و تنها از محیط روحانی آن محل استفاده کردیم . محیطی معطر از عطر دعا و چه زیباست که حس کنی آنجایی هستی که امام زمانت دستور ساختنش را داده. آنقدر السلام علیک یا مهدی (عج الله تعالی فرجه الشریف) گفتیم و ... ولی جواب نشنیدیم. امید انکه امام جوابمان را در عالم غیب داده باشند.

در آن جا زن شهید چمران را دیدم. یکباره حالم دگرگون شد او را در آغوش گرفتم و به گوشه ای بردم و از او خواستم که برایت دعا کند از ان دعا ها (2)، او آرزوی سلامتی تو را کرد و رفت اما همچنان می گریستم دوباره برگشت و اینبار او مرا در آغوش گرفت به او گفتم که من می خواهم همانگونه که تو یاری از یارانش در اینجا بودی در آنجا نیز یکی از نزدیکانش باشی. حقا که بهشت جای شما عزیزان است و او همچنانکه منقلب شد و رفت و چه خوش حالی بود آن زمان که انسان برای همسرش دعا می کند آنهم این دعا را.

اما بگذار بگویم که چه روزی بود. تنها لحظه ای به دیدار چهره ای که پرتوی از نور مهدی (عج) را دارد، بیندیش خوشا به سعادت آن عزیزانی که روی ماه آن امام و مرادمان را می بینند و از همه بالاتر خوش به سعادت عزیزانی که به دیدار سرچشمه نور، ((الله)) می شتابند.

شهیدان عزیزی همچون مجید صفایی و شهید توکلی ها و طاهر قطبی زاده ها. دوستان تو که امروز در آن بهشت برین هستند، حرف طاهر پیش آمد. شب 21/2/62 از طرف سپاه آمدند درٍ خانه، اتفاقا همه اینجا بودند، دیدیم دنبال پلاک 11 می گردند و وقتی علی به در خانه رفت با یک سری مقدمات گفتند که یک شهید آورده اند که در جیبش آدرس اینجا –یعنی خانه شما- بوده. نمی دانی مامان و دیگران چه حالی شدند. مخصوصا که فامیلی اش هم (زاده) داشت و شبیه نام تو بود، با اینکه تاریخ شهادتش مربوط به خیلی قبل بود. خلاصه ما شبانه با گنبد تماس گرفتیم که شاید از بچه های گنبد باشد ولی نبود. صبح علیرضا بدون اینکه دیگران بفهمند با محمد رضا به پزشک قانونی رفتند و فهمیدند شهید دوباره به اهواز فرستاده شده و احتمالاً دوست تو بوده. خلاصه امتحان خوبی بود، باور کن من آن شب چنان حال خوشی و شادی داشتم که دیگران متعجب مانده بودند.

غلامرضا من هم که درس می خوانم ولی چه درس خواندنی. باور کن دلم برای آنجا پر میزند دلم میخواهد این 15 روزه که بیکارم (3) به اهواز بیایم ولی نمی دانم چه طوری. خیلی دلم می خواست یک جوری می شد اقلاَ از هوای آنجا استنشاق می کردم. نمی دانی چه حالی دارم. لحظه ای نیست که به یاد شما نباشم. نه شخص تو بلکه به یاد شما یاوران امام زمان. و لحظه ای نیست که به یاد فرمانده تان آن آقایمان، عزیزمان، سیدمان، مهدی (عج الله تعالی فرجه الشریف) نباشم...

غلامرضا نمی دانی بهشت زهرایمان چه کربلایی شده. بعد از این حمله برای یکی از شهیدان محله به آنجا رفتیم. قطعه 26 در حال پر شدن است و این بار عزیزانی رفتند که رفتنشان روحمان را اتش زد. خلاصه تهرانی داریم که در آن حجله ها کوچه های شهر را نورانی کرده . و  عکسهای روی حجله ها آتشی است که بر دلهایمان زده میشود که ما چه بدبختیم و از قافله دور و با این قافله فرسنگ ها فاصله داریم.

قافله ای که قافله سالارش سید الشهدا (علیه السلام) است و عزیزانش علی اکبر و قاسمها و ...

و می دانیم که این کاروان به سوی الله می رود و بسیار عزایزان را به میهمانی و همراهی می طلبد. خونین شهرمان را به یاد می آورم که خرم شده از خون این عزیزان. خرم خون را می گویم و می دانم چنگ دازر مدتی است و باید که شما عزیزان، پاسداران آن خاکهای تربت گشته مان باشید، نمی دانم دیگر چه بگویم جر اینکه : جنگ جنگ تا پیروزی.

غلامرضا، ما را که یاد حمله آخر دگرگون می کند. دلها برای این حمله می طپد.... خلاصه مردم خیلی منتظرند و آماده حمله اند. امیدورام که هر چه زودتر این حمله با همت شما عزیزان و یاری و فرماندهی امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف) با پیروزی انجام گیرد.

فکر می کنم 17 اردیبهشت حمله باشد و رمز حمله هم با علی (علیه السلام) باشد(وقتی این جمله را نوشتم خودم خنده ام گرفت انگار فرمانده جنگ شده ایم. خوب چه کنیم دیگر. تنمان به تن یکی از فرمانده هان گزمنده(4) خورده).

امید آنکه با دعای تو، من هم به راهت و در پشت سرت گام بردارم و اگر تو شهید شدی مرا هم لیاقتی باشد و در بهشت آنجا که جنات تجری من تحتها الانهار همدیگر را ببینیم.

همسرت فهیم دوست دارد تو آنگونه شوی که الله می خواهد. اگر وقت کردی دعای جوشن کبیر را بخوان. ((وجعلنا من بین ایدیهم )) و ... یادت نرود، هر روز بخوان.

عکسی از امام به یاد آن روز فراموش نشدنی برایت فرستاده ام.

 

فهیم.همسرت، و انشاالله پیروت آنکه می خواهد

با شما در کنارتان به سوی مقصودتان رود. 

http://www.laleha.sub.ir 

http://www.dashtebozorg.sub.ir 

سامانه پیامک:  30002515700700